Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
jalali
1400
7
30
gregorian
2021
10
22
29
3
online
1
fulltext
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
سیر تکاملی و آینده استنتهای کرونری زیست جذب پذیر
Evolution and Future of Bioabsorbable Coronary Stents
استنت زیست جذب پذیر یک فن آوری جدید است که برای حل مشکلات و کاهش محدودیت¬های استنت¬های فعلی ابداع شده است. داربست ساخته شده از بیومتریال¬های زیست جذب پذیر، پس از ایجاد داربست برای رگ و رهاسازی دارو در زمان معین تخریب و در بدن ناپدید می¬شود. استنت¬های مذکور افق جدیدی در کاردیولوژی مداخله¬ای به وجود آورده¬اند و دارای
مزیت¬های بلند مدتی شامل ری - مدلینگ مثبت، کاهش وقوع ترمبوز دیر هنگام و خیلی دیر هنگام استنت، عدم نیاز به درمان طولانی مدت ضد پلاکت، کاهش ری - استنوسیز و عدم ایجاد مانع برای درمان¬های احتمالی آینده می¬باشند. این فن آوری به دلیل اهمیت به سرعت در حال پیشرفت است به طوری که در حال حاضر مراکز تحقیقاتی و شرکت¬های مهندسی پزشکی بسیاری روی استنت¬های زیست جذب پذیر تحقیق می¬کنند. هدف این مقاله بررسی روند توسعه و معرفی داربست¬های کرونری زیست جذب پذیر تأیید شده و یا در حال توسعه است.
Bioabsorbable stent is new technology that has been developed to solve problems and reduce the limitations of existing stents. The scaffold made of Bioabsorbable biomaterial after releasing the drug and coronary artery scaffolding, is degradation and disappear in the body at a certain time. These stents have opened a new horizon in interventional cardiology and have long term benefits such as positive remodeling, reducing the incidence of late and very late scaffold thrombosis, no need long term anti-platelet therapy, reducing restenosis and do not create obstacles for future treatment. The development of this technology is progressing rapidly due to its importance, so that many research centers and medical engineering companies in the world are currently researching on these stents. The purpose of this paper is to review the development process and introduce approved or developing biodegradable coronary scaffolds.
داربست های زیست جذب پذیر، بیماری عروق کرونری قلب، استنت، ری استنوسیز
Bioabsorbable Coronary Scaffold, Coronary Artery Disease (CAD), Stent, Restenosis
1
16
دکتر اصغر
صادق آبادی
Sadeghabadi89@gmail.com
No
دکتر سید خطیب الاسلام
صدر نژاد
No
دکتر ناهید
حسن زاده نعمتی
No
دکتر آزاده
آصف نژاد
No
دکتر مسعود
قاسمی
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
بررسی عدم تقارن اسکلت قفسه سینه و اثرات آن بر روی آسیمتری پستان
Investigation of Thoracic Skeleton Asymmetry and its Effects on Breast Asymmetry
زمینه و هدف: عدم تقارن پستان و دیواره قفسه سینه معمول است، اما برای آن طبقهبندی جامع و توزیع نسبی در ادبیات تحقیق وجود ندارد. این عدم تقارن می¬تواند ناشی از مسائل مختلفی همچون بیماری¬ها، ناهنجاری¬ها و عوارض اعمال جراحی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عدم تقارن قفسه سینه و اثرات آن بر روی آسیمتری پستان بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی که به صورت گذشتهنگر انجام شد، پروندههای بیماران متقاضی عمل ماموپلاستی طی سالهای 2013 الی 2020 مورد بررسی قرار گرفت. عکس روبرویی قبل از عمل این بیماران انجام می¬شود که عکس روبروی پستان و قفسه سینه قبل از عمل بیماران مورد بررسی قرار گرفت. فاصله بین نیپل سمت راست تا خط میانی قفسه سینه، فاصله بین نیپل سمت چپ تا خط میانی قفسه سینه، طول فاصله میدکلاویکولار سمت راست تا نیپل سمت راست و طول فاصله میدکلاویکولار سمت چپ تا نیپل سمت چپ، عرض قفسه سینه سمت راست، عرض قفسه سینه سمت چپ، فاصله استرنال ناچ تا نیپل سمت راست و فاصله استرنال ناچ تا نیپل سمت چپ به وسیله نرم افزار محاسبه و با استفاده از آزمون کای دو تحلیل شد.
یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده در اندازهگیری عرض قفسه سینه و فاصله نوک سینه تا قسمت میانی سینه، به ترتیب 256 مورد (4/56 درصد) و 283 مورد (3/62 درصد) از افراد پستان در سمت چپ بزرگتر بود. در اندازهگیریهای فاصله نوک سینه تا خط قدامی زیر بغلی فراوانی افرادی که دارای سمت راست بزرگتر بودند، بیشتر بود. در متغیر عرض قفسه سینه، تنها در گروه پروتز سینه بین اندازه سمت چپ و راست از نظر آماری اختلاف معنادار بود (001/0 >P ). در متغیرهای فاصله نوک سینه تا قسمت میانی سینه (مقدار احتمال برابر با 006/0، 008/0 و کمتر از 001/0) و فاصله نوک سینه تا خط قدامی زیر بغلی در هر سه گروه بین اندازه سمت چپ و راست از نظر آماری اختلاف معنادار بود (مقدار احتمال برابر با 004/0، 007/0 و 023/0)؛ اما در متغیر فاصله فرورفتگی جناغ تا نوک سینه، در هیچ کدام از گروهها بین اندازه سمت چپ و راست از نظر آماری اختلاف معنادار نبود (مقدار احتمال برابر با 742/0، 272/0 و 541/0).
نتیجهگیـری: براساس نتایج به دست آمده در مطالعه ما، قفسه سینه و پستان دو طرف بدن قرینه نیستند . بنابراین باید به بیماران گوشزد نمود که به علت تفاوت در عرض قفسه سینه و پستان دو طرف و عدم قرینگی آنها، بعد از عمل جراحی زیبایی پستان نیز این عدم قرینگی وجود خواهد داشت. این امر در تصمیمگیری و برنامهریزی برای کاهش این عدم تقارن با استفاده از روشهای جراحی و غیر جراحی، تأثیر دارد.
Introduction & Objective: Breast asymmetry and chest wall asymmetry are common but there is no comprehensive classification and relative distribution in the research literature. This asymmetry can be caused by various issues such as diseases, abnormalities and complications of surgery. The aim of this study was to investigate the chest wall asymmetry and its effects on breast asymmetry.
Materials & Methods: In this cross-sectional study, which was performed retrospectively, the records of patients applying for mammoplasty from 2013 to 2020 were reviewed. Preoperative frontal imaging is performed on these patients. The frontal photograph of the breast and chest was examined before the operation. Distance between right nipple to midline of chest, distance between left nipple to midline of chest, length of right midclavicular distance to right nipple and length of left midclavicular distance to left nipple, right chest width, chest width Left breast, sternal notch distance to right nipple and sternal notch to left nipple distance were calculated by software and analyzed using chi-square test.
Results: Based on the results obtained in measuring chest wall width and nipple to midline distance, 256 cases (56.4%) and 283 cases (62.3%) of the left breasts were larger, respectively. In nipple to ant axillary line measurements, the frequency of people with a larger right was higher. In the chest wall width variable, only in the prosthesis group, there was a statistically significant difference between left and right size (P-value
عدم تقارن پستان، عدم تقارن دیواره قفسه سینه، ماموپلاستی
Breast Asymmetry, Chest Wall Asymmetry, Mammoplasty
16
26
دکتر فرهاد
حافظی
fhafezi32@gmail.com
No
دکتر علی
جعفری
No
دکتر عباس
کاظمی آشتیانی
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
ارزیابی بیماران دچار پارگی مری مراجعه کننده به بیمارستان های تابع شهرستان بابل از لحاظ عوامل بالینی، نوع درمان و عوارض آن در طی سالهای 1381-1394
Evaluation of Patients with Esophageal Perforation in Babol Hospitals Concerning Clinical Factors, Treatment and Complications during Years 2002-2015
زمینه و هدف: پارگی مری یکی از موارد تهدیدکننده زندگی و جزء اورژانسهای جراحی میباشد. تشخیص دیرهنگام باعث افزایش چشمگیر مرگومیر میشود، بنابراین نیازمند تشخیص به موقع و درمان مناسب میباشد. اما به علت شباهت به سایر بیماری¬ها، تشخیص سخت مانده و با وجود مطالعات بسیار اتفاق نظر در انتخاب درمان وجود ندارد. هدف از این مطالعه، ارزیابی بیماران دچار پارگی مری مراجعهکننده به بیمارستانهای تابعه شهرستان بابل (بیمارستانهای آیتاله روحانی و شهید بهشتی) از لحاظ عوامل بالینی، نوع درمان و عوارض آن در طی سالهای 1394-1381 میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی - مقطعی تمام بیماران دچار پارگی مری که در بیمارستانهای تابعه شهرستان بابل از سال 1394-1381 بستری شده¬اند، مورد بررسی قرار گرفتند. معیار ورود به این مطالعه تمامی بیماران دچار پارگی مری به دلایل مختلف می-باشند. معیار خروج عدم دسترسی به پرونده بیماران می¬باشد. تشخیص براساس شرح حال، سابقه پزشکی، مطالعات بالینی و اطلاعات پاراکلینیک شامل رادیولوژی میباشد. پرونده بیماران از بایگانی بیمارستان استخراج شده و اطلاعات بیماران در قالـب فـرم چک لیست وارد شد. اطلاعـات در نرم¬افـزار 16V SPSS با آزمـون¬های آماری تی تست و کای دو مـورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از 1381 تا 1394، 27 بیمار با پارگی مری وارد مطالعه شدند که 17 نفر 63% بیماران با تأخیر 24 ساعت درمان شدند. بیشترین علت پارگی جسم خارجی 18 مورد 7/66% و سپس ایاتروژنیک 4 مورد 8/14% و بیشترین علامت بدو مراجعه درد قفسه سینه 14 مورد 9/51% و دیسفاژی 13 مورد 1/48% و بیشترین درمان انتخابی اول در 11 مورد 7/40% ترمیم اولیه و سپس کانسرواتیو 10 مورد 37% بود. تنها یک مورد مرگ و میر 7/3% وجود داشت که بیمار 10 روز بعد از شروع علایم مراجعه کرده بود و دچار عارضه فیستول آئورتوازوفاژیال شده بود.
نتیجهگیـری: در این مطالعه علت اصلی مرگ و میر، عارضه پارگی مری به علت تأخیر در درمان مراجعه دیرهنگام بیماران بوده و انتخاب درمان مناسب با توجه به شرایط بیمار (فاصله بین شروع علایم و زمان مراجعه، محل پارگی، علت پارگی علایم بالینی بیماران وپاتولوژی زمینه¬ای مری) بوده است.
Introduction & Objective: Esophageal perforation is a life threatening condition, which is considered as a surgical emergency. Delayed diagnosis can cause a significant increase in mortality. Therefore, it requires early diagnosis and appropriate treatment but due to the similarity to other diseases, diagnosis remains difficult and despite the many studies, treatment is still controversial. The Purpose of this study is Evaluation of patients with esophageal perforation concerning clinical factors, treatment and complications in Babol hospitals during years 2002-2015.
Materials & Methods: In this descriptive cross-sectional study, all patients with esophageal rupture who have been hospitalized in the affiliated hospitals of Babol city from 2002-2015 were studied. Inclusion criteria in this study are all patients with esophageal rupture for various reasons. Exclusion criteria are lack of access to patients' files. Diagnosis is based on medical history, clinical studies, and paraclinical information, including radiology. Patients' files were extracted from the hospital archives and patient information was entered in the form of a checklist. Data were analyzed by SPSS software version 16 by
T-Test and chi-square tests.
Results: From 2002 to 2015, 63% of 27 patients with esophageal perforation has been treated late (>24 hours). The predominant etiology was foreign body 18cases 66.7% followed by iatrogenic 4 cases 14.8%, and in 74% the localization was thoracic, in 14 cases 51.9% and 13 cases 48.1% clinical symptoms were chest pain and disphagia at the time of admittion. In 11cases 40.7% and 10cases 37% primary repair and conservative therapy, respectively, was considered the first choice. There was only one death 3.7% in a Patient who had referred 10 days after the onset of symptoms with aortoesophageal fistula.
Conclusions: In this study, the main cause of mortality was esophageal rupture due to delayed treatment of patients and the choice of appropriate treatment according to the patient's condition (interval between onset of symptoms and time of referral, location of rupture, cause of rupture of clinical symptoms and underlying pathology Mary) has been.
پارگی مری، تشخیص به موقع، درمان کانسرواتیو، ترمیم اولیه
Esophageal Perforation, Early Diagnosis, Conservative Therapy, Primary Repair
27
35
دکتر نوین
نیک بخش
novinsu@hotmail.com
No
دکتر عسکری
نورباران
No
سکینه
کمالی آهنگر
No
دکتر یاسر
اصغری
No
دکتر حصل
یلمه
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
بررسی فراوانی انتخاب روش بیهوشی برای سزارین و عوامل تأثیرگذار بر آن از دیدگاه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) طی سال 1399
Evaluating the Frequency of Selection of Anesthesia Methods for Cesarean Section and Influencing Factors among Patients Referring to Al-Zahra Hospital during 2020
زمینه و هدف: جراحی سزارین به دو روش بیحسی موضعی و بیهوشی عمومی انجام می¬شود. هر کدام از این روشها مزایا و عوارضی دارد. با توجه به نقش مادران در انتخاب نوع روش بیهوشی، مطالعه حاضر با هدف تعیین الگوی انتخاب نوع بیهوشی برای سزارین بر اساس تمایل مادران و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی در طی سال 1399 در بیمارستان الزهرا، انجام شد. زنان باردار بستری در این بیمارستان وارد مطالعه گردیدند و مصاحبه حضوری با آنان انجام گرفت. فرم جمع آوری اطلاعات شامل سوالاتی درباره اطلاعات دموگرافیک بیمار، روش انتخابی او برای بیهوشی در عمل جراحی سزارین و برخی عوامل مرتبط با آن بود. داده¬های جمع آوری شده، کدبندی شده و وارد نرم افزار 22SPSS گردید. برای توصیف متغیرهای کمی دارای توزیع نرمال از میانگین و انحراف معیار (حدود اطمینان 95 درصد) و برای متغیرهای کمی دارای توزیع غیر نرمال از میانه و دامنه میان چارکیInterquartile Range) ) استفاده شد. همچنین متغیرهای کیفی بر اساس تعداد و درصد توصیف شدند. توزیع نرمال متغیرهای کمی مطالعه با استفاده از مقادیر کشیدگیKurtosis) ) و چولگی Skewness))، نمودار Q-Q Plot، Box Plot و آزمون Shapiro-Wilk سنجیده شد. جهت تحلیل دادهها از آزمون کای اسکوار و در صورت عدم اعتبار آن از آزمون تست دقیق فیشر استفاده شد. سطح معنی¬داری آزمون¬ها 05/0> P در نظر گرفته شد.
یافتهها: در مجموع 133 زن باردار با میانگین سنی 91/6 ± 45/31 سال در این مطالعه شرکت کردند. در میان آنها 9/57% روش بیهوشی عمومی را ترجیح می¬دادند. دلیل اصلی اجتناب از بیهوشی عمومی، ترس از بیدار نشدن پس از بیهوشی (2/98%) بود، در حالی که دلیل اصلی اجتناب از بی¬حسی نخاعی، نگرانی از کمر درد (2/92%) بود و ترس از بیدار بودن در حین انجام عمل جراحی (61%) و شنیدن صداهای اطراف (9/42%) از سایر عوامل بودند. بین منابع اطلاعاتی و انتخاب روش بیهوشی در سزارین ارتباط معنیداری مشاهده شد. به طوری که انتخاب روش بیهوشی عمومی در زنان بارداری که منبع اطلاعاتی آنها در خصوص روش بیهوشی، اطرافیان )024/0=(P و بیماران دیگر (001/0 >P ) بود به طور معنیداری بیشتر از سایر زنان گزارش شد. در زنانی هم که منبع اطلاعاتی آنها در مورد روش بیهوشی جهت سزارین پزشک زنان (001/0>P ) و اینترنت (004/0=P ) بود، انتخاب روش بیحسی نخاعی به طور معنیداری بیشتر بود. اما بین سطح تحصیلات، سابقه بیهوشی قبلی و شناخت تکنیک بیهوشی با انتخاب روش بیهوشی ارتباط آماری معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیـری: با توجه به تأثیر نوع منبع اطلاعاتی بر انتخاب نوع بیهوشی توسط زنان باردار، نتیجه¬گیری می¬شود که باید در ویزیت¬های دوران بارداری و ویزیت¬های بیهوشی توضیحات بیشتری توسط پزشکان در جهت معایب و مزیتهای روشهای بیهوشی داده شود.
Introduction & Objective: Cesarean section (CS) is performed under two methods: local anesthesia and general anesthesia. Each of these methods has advantages and disadvantages. Considering the role of mothers in choosing the type of anesthesia, the present study was conducted to determine the pattern of choosing the type of anesthesia for cesarean section based on the desire of mothers and related factors.
Materials & Methods: This cross sectional study was conducted at AL Zahra hospital during 2020. Pregnant women who were admitted to this hospital enrolled the survey and underwent a face-to-face interview. The questionnaire included questions about the patient's demographic data, her choice of method for anesthesia in cesarean section and some related factors. Data were collected, coded and entered into SPSS 22 software. Mean and standard deviation (95% confidence interval) were used to describe quantitative variables with normal distribution and for quantitative variables with abnormal distribution; the median and amplitude (interquartile range) were used. Qualitative variables were also described based on number and percentage. The normal distribution of the quantitative variables was measured using Kurtosis and Skewness, Q-Q Plot, Box plot and Shapiro-Wilk test. Chi Square test was used to analyze the data and Fisher's Exact Test was used if it was not valid. The significance level was
considered (P < 0.05).
Results: A total of 133 pregnant women participated the study with the mean age of
31.45 ± 6.91years. Among them 57.9% preferred general anesthesia (GA). The main reason of avoiding GA was fear of not awaking from anesthesia (98.2%), while the main one for spinal anesthesia was concern of low back pain (92.2%). Fear of awaking while performing the procedure (61%) and hearing the surrounding voices (42.9%) were other reasons. A significant relationship was observed between the source of information and the choice of anesthesia procedure. The choice of general anesthesia in pregnant women whose source of information were those around them (P = 0.024) and other patients (P < 0.001) was significantly higher. In women whose source of information was a gynecologist (P < 0.001) and the Internet (P = 0.004), the choice of spinal anesthesia was significantly higher. But there was no statistically significant relationship between education level, previous anesthesia history and knowledge of anesthesia technique with the choice of anesthesia method.
Conclusions: Based on the effect of the type of information source on the choice of anesthesia by pregnant women, it is concluded that during pregnancy visits and anesthesia visits, doctors should give more explanations about the advantages and disadvantages of anesthesia methods.
روش بیهوشی، سزارین، عوامل تأثیرگذار
Anesthesia Methods, Cesarean Section, Influencing Factors
36
42
دکتر گلاره
بی آزار
No
الهه
رفیعی
No
دکتر میثا
نقدی پور میرصادقی
arcguilan1392@gmail.com
No
دکتر زهرا
میرموذن
No
دکتر محمدرضا
حبیبی
No
مهین
طایفه اشرفیه
No
مرجان
فروزان
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
اثر یک دوره تمرین ترکیبی مراقبتی با مکمل دهی سیر بر برخی از فاکتورهای انعقادی خون (فیبرینوژن و پلاکت¬ها) در مردان میانسال مبتلا به ترومبوز ورید عمقی
The Effect of a Six-Month Combined Care Program with Garlic Supplementation on Coagulation Factors (Fibrinogen and Platelets) in Middle-Aged Men with Deep Vein Thrombosis
زمینه و هدف: عدم ﺗﻌﺎدل ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﻤﻮﺳﺘﺎزی ﺧﻮن در پیشگیری از تشدید ﺍﻧﻌﻘﺎﺩ ﻭ ﻓﻴﺒﺮﻳﻨﻮﻟﻴﺰ در بیماران مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی، اهمیت بسیاری دارد. اﻃﻼﻋـﺎت ﻣﺘﻨﺎﻗﻀـﯽ درﺑـﺎره ﺗـﺄﺛﯿﺮ اﻧـﻮاع ﻓﻌﺎﻟﯿـﺖ ورزﺷﯽ ﺑﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ مؤثر بر ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﻫﻤﻮﺳﺘﺎز ﺧﻮن وﺟﻮد دارد. از این¬رو، هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر شش¬ماه برنامه ترکیبی مراقبتی با مکمل¬دهی سیر بر عوامل انعقادی (فیبرینوژن و پلاکت¬ها) در مردان میانسال مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع تجربی و با طرح کارآزمایی بالینی انجام گرفت. جامعه آماری شامل مردان میانسال مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی بودند. ازبین افراد واجد شرایط تعداد 40مرد میانسال مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی شهر کرمانشاه که به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. شیوه گمارش آزمودنی¬ها به گروه¬ها از نوع تصادفی¬سازی جایگزینی بود که در چهار گروه: 1. تمرین ترکیبی، 2. تمرین ترکیبی+مکمل سیر، 3. مکمل سیر 4. کنترل تقسیم شدند. زمان اجرای پژوهش زمستان سال 1399 بود. تمرین ترکیبی به¬مدت 24 هفته با تواتر 3جلسه در هفته انجام گرفت. مکمل سیر روزانه 1200 میلی¬گرم استفاده شد. فاکتورهای فیبرینوژن و تعداد پلاکت¬ها قبل و پس¬از 24هفته اندازه¬گیری شد. از آزمون کوواریانس، آزمون t زوجی و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (05/0=α ) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد هم تمرین ترکیبی و هم مصرف سیر بر کاهش میزان فیبرینوژن و تعداد پلاکت¬ها تأثیر معناداری داشتند (001/0>α)، اما این تغییرات در گروه کنترل معنادار نبود (به¬ترتیب فیبرینوژن و پلاکت: 863/0=α، 434/0=α). همچنین 24هفته تمرین ترکیبی توأم با مصرف سیر بیشترین میزان کاهش میزان فیبرینوژن و تعداد پلاکت¬ها را نسبت¬به سایر گروه¬ها در افراد مبتلا به ترومبوز وریدی عمقی در پی داشت (001/0>α).
نتیجهگیـری: ﻣﺼﺮف سیر به¬همراه تمرینات ترکیبی (مقاومتی - هوازی) به مدت شش ماه ﻣﻮﺟﺐ تعدیل ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎی انعقادی شامل فیبرینوژن و تعداد پلاکت¬ها در ﺑﯿﻤﺎران ترومبوز وریدی عمقی که تحت درمان داروی وارﻓﺎرﯾﻦ بودند، ﺷﺪ. بنابراین به این افراد ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽﺷﻮد از تمرینات ترکیبی توأم با مصرف سیر به¬دلیل تأثیر بر ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎی فیبرینوژن و تعداد پلاکت¬ها و نقش مفید و مهم این فاکتورها در برقراری تعادل مجدد هموستاز استفاده شود.
Introduction & Objective: Background and purpose: Lack of evidence is very important in preventing exacerbation in patients with deep vein thrombosis. Contradictory information about the effect of various sports activities on physiological factors affecting the body. Therefore, the aim of the present study was to compare the effect of a six-month combined care program with garlic supplementation on coagulation factors (fibrinogen and platelets) in middle-aged men with DVT.
Materials & Methods: The present study was an experimental study with a clinical trial design (with clinical trial code: IRCT20210718051924N1 from Iran Clinical Trial Registration Center). The statistical population included middle-aged men with deep vein thrombosis. Samples: 40 middle-aged men with deep vein thrombosis in Kermanshah who participated in this study as a sample available and voluntarily. The method of assigning the subjects to the groups was an alternative randomization that was divided into four groups: 1. Combined exercise, 2. Combined exercise +garlic supplement, 3. Garlic supplement 4. Controls were divided. The time of conducting the research was winter of 2021. Combined exercise was performed for 24 weeks with 3 sessions per week. 1200 mg daily garlic supplement was used. Fibrinogen and platelets factors were measured before and after 24 weeks. Covariance, paired t-test and Tukey post hoc test were used at a significant level (α = 0.05).
Results: The results showed that both combined exercise and garlic consumption had a significant effect on reducing fibrinogen levels and platelet count (α < 0.001), but these changes were not significant in the control group (α = 0.863, α = 0.434 respectively). Also, 24 weeks of combined training with garlic consumption had the highest reduction in fibrinogen content and platelet count compared to other groups in people with deep vein thrombosis (α < 0.001).
Conclusions: Garlic combined with combined exercises (resistance-aerobic) intensified the fibrinogen levels and platelet count in DVT Iran who were undergoing drug treatment. Therefore, these individuals should be used in combination exercises with garlic due to the effect on fibrinogen levels and platelet count and the useful and important role of these factors in rebalancing homeostasis.
تمرین ترکیبی، ترومبوز ورید عمقی، فاکتورهای انعقادی، مکمل سیر
Combined Exercise, Deep Vein Thrombosis (DVT), Coagulation Factors, Garlic Supplement
45
59
حامد
ساعد
No
دکتر حسن
صفی خانی
safikhani2005@yahoo.com
No
دکتر صدیقه
حسین پور دلاور
No
دکتر محمدرضا
صبحیه
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
بررسی رضایتمندی زندگی و سلامت روانی پرسنل اتاق عمل بیمارستان شهید فقیهی شیراز در دوران پاندومی کوید 19
Survey of Life Satisfaction and Mental Health of Operating Room Staff of Shahid Faghihi Hospital in Shiraz during the Pandemic of Covid 19
زمینه و هدف: رویکرد روانشناسی مثبت¬گرا، با توجه به توانایی¬های انسان، در سال¬های اخیر در مطالعات موردی مختلف، مورد توجه روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است. این رویکرد هدف نهایی خـود را شناسایی سازه¬ها و شیـوه¬هایی می¬داند که بهزیستی و شادکامی انسان را به دنبال دارند. این پژوهش با هدف بررسی رضایتمندی زندگی و سلامت روانی پرسنل اتاق عمل بیمارستان شهید فقیهی شیراز از بدو پاندومی کوید 19 تا کنون انجام گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه مذکور توصیفی – تحلیلی بوده و روش اجرای پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه (پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر) بوده است. جامعه آماری را کلیه پرسنل اتاق عمل بیمارستان شهید فقیهی شیراز که 120 نفر می¬باشند، تشکیل می¬داد. با استفاده از جدول مورگان نمونه آماری 92 نفر انتخاب شدند برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) انجام شد.
یافتهها: یافته¬ها نشان داد که ارتباط بین رضایتمندی زندگی با ابعاد سلامت روانی مانند "خودپذیری با ضریب همبستگی 778/0"، "رابطه مثبت با دیگرن با ضریب همبستگی 663/0"، "تسلط برخود و محیط تحت کنترل با ضریب همبستگی 732/0" و "هدف در زندگی با ضریب همبستگی 835/0" رابطه معنادار از نوع مثبت وجود داشت، بنابراین می¬توان گفت که با افزایش نمره رضایتمندی زندگی در بین پرسنل جامعه مورد مطالعه، چهار بعد سلامت روانی نیز افزایش می¬یابد و بالعکس.
نتیجهگیـری: نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط بین میزان خودپذیری (نگرش مثبت به خود) از ابعاد سلامت روانی و سطح رضایتمندی از زندگی جامعه مورد مطالعه رابطه معنادار از نوع مثبت وجود دارد، بنابراین افراد با افزایش سطح رضایتمندی زندگی، ویژگی¬های مثبت و نقاظ ضعف خود را می¬پذیرند. همچنین ارتباط بین رضایتمندی زندگی و بعد رابطه مثبت با دیگران رابطه معناداری وجود داشت. به این معنی که با افزایش نمره رضایتمندی زندگی جامعه مورد مطالعه، میزان رابطه مثبت با دیگران بین آن¬ها نیز افزایش یافته و بالعکس. ارتباط بین رضایتمندی زندگی با بعد تسلط بر خود و کنترل محیط تحت کنترل نیز رابطه معنادار از نوع مثبت وجود داشت. بنابراین با افزایش رضایتمندی زندگی پرسنل، تسلط بر خود و محیط تحت کنترل بین آنها نیز افزایش یافته و کاهش رضایتمندی زندگی منجر به کاهش تسلط بر خود و محیط تحت کنترل خواهد شد و ارتباط بین رضایتمندی زندگی با بعد هدف در زندگی در بین جامعه مورد مطالعه نیز معنادار از نوع مثبت وجود داشت. بنابراین با افزایش نمره رضایتمندی زندگی در بین پرسنل اتاق عمل شهید فقیهی، میزان هدف در زندگی بین آن¬ها نیز افزایش یافته و کاهش رضایتمندی زندگی، منجر به کاهش میزان هدف در زندگی بین آنان خواهد شد.
Introduction & Objective: The aim of this study was to evaluate the life satisfaction and mental health of the operating room staff of Shahid Faghihi Hospital in Shiraz since the beginning of Covid 19 pandemic.
Materials & Methods: The study was descriptive-analytical and the research method was survey using a questionnaire. The statistical population consisted of all operating room staff of Shaheed Faghihi Hospital in Shiraz, which has 120 people. Using Morgan table, a statistical sample of 92 people were selected. For data analysis, SPSS software version 22 was used.
Results: Hypothesis testing there was a significant positive relationship between life satisfaction and dimensions of mental health such as "self-acceptance", "positive relationship with others", "self-control and control environment" and "purpose in life". With increasing life satisfaction score among the personnel of the study population, four dimensions of mental health also increase and vice versa.
Conclusions: In explaining the research hypotheses, it can be said that life satisfaction has a significant and close relationship with the dimensions of mental health, so it seems that these factors are decisive in mental health and life satisfaction among the study population. Also, considering that the present study was conducted on the operating room staff of Shahid Faghihi Hospital, it is suggested that this study be conducted in a larger volume and with other sampling methods so that it can be generalized to a wider community.
سلامت روانی، رضایتمندی زندگی، ابعاد سلامت روان
Mental Health, Life Satisfaction, Dimensions of Mental Health
60
67
دکتر سید محمد وحید حسینی
حسینی
No
فرزانه
کوهی سعدی
farzanehkoohi98@gmail.com
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
گزارش یک مورد جابه جایی بیمار روی رولها در وضعیت پرون
Case Report of Patient Disposition over Surgical Bolsters
وضعیت بیمار هنگام عمل یکی از بحث¬های چالش برانگیز برای متخصصین بیهوشی می¬باشد. تغییرات همودینامیک هنگام عمل به طور غیرمستقیم می¬تواند مـرتبط با پوزیشن بیمار باشد. در اینجا یک مورد بیمار جراحی ستون مهره را معرفی می¬کنیم که به دنبال پوزیشن پرون دچار افت فشـارخون و افـزایش ضربان قلب شد که پس از بازگرداندن به وضعیت سوپاین، کلیه مشکلات پیش¬گفته، بی¬درنگ اصلاح شدند.
Patient positioning is always a challenge for anesthesiologists. Hemodynamic changes during surgery could be indirectly related to patient positioning. Here we report hypotension and tachycardia in a prone position spinal surgery which improved immediately after returning to supine position.
وضعیت پرون، رول جراحی، هایپوتنشن، تاکی¬کاردی
Prone Position, Surgical Bolster, Hypotension, Tachycardia
68
72
دکتر کامران
متقی
No
دکتر فرهاد
صفری
No
دکتر مسعود
نشیبی
No
دکتر حسنعلی
احمدی
No
دکتر پریسا
سزاری
Psezari@sbmu.ac.ir
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
تاریخ جراحی: آلمان، اتریش، مجارستان و سوئیس (برگرفته از کتاب تاریخ مصور جراحی)
تئودور بیلروت (1894 – 1829 میلادی، Theodor Billroth) اهل برگن واقع در جزایر روگن بود و در دانشگاه¬های گریفث والد (Greifswald)، گوتینگن و برلین تحصیل نموده و در سال 1852 میلادی مدرک پزشکی خود را اخذ نموده و بلافاصله دستیار لانگن بک گردید. در سال 1856 میلادی مجوز تدریس خصوصی مستقل از دانشگاه¬ها را دریافت نموده و در سال 1860 میلادی به مقام استـاد جراحی بالینی دانشگاه زوریخ و در سال 1867 میلادی استاد جراحی دانشگاه وین گردید. بیلروت که تجسـم تمامی دستـاوردها و پیشرفت¬های فوق العاده جـراحی آلمان بود به نام آورترین جراح آن کشور بدل گردید، به عنوان یک متخصص جـراحی برجسته قـادر بود تمامی مـوفقیت¬های تجـربی و آزمایشگاهی خود را در عمل و طبابت بالینی خود محقق سازد.
73
84
دکتر مصطفی
جابرانصاری
ansari_17@yahoo.com
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
پژوهش در جراحی: P-Value چیست؟
هنگام بررسی یک کارآزمایی بالینی آموخته¬ایم که جهت ارزیابی میزان دقت بررسی به عدد P مراجعه و هر چه کمتر بود، کارآزمایی با دقت بیشتری انجام شده است.
مفهوم عدد P چیست و چگونه محاسبه می¬شود؟
85
87
دکتر سیدعباس
میـرمالک
SAM@Mirmalek.net
No
Pubmed
PII
DOI
ISNET
IRANMEDEX
MAGIRAN
SID
به یاد استاد علم و اخلاق دکتر تورج نیر نوری
در شامگاه دوشنبه چهاردهم تیرماه 1400 خورشیدی، پزشک فرزانه دانشور، دکتر تورج نیرنوری، جراح مغز و اعصاب، پس از عمری تلاش در حوزۀ علم و گسترش و یادآوری تاریخ پربار گذشته پزشکی این مرز و بوم از میان ما رفت.
دکتر تورج نیرنوری در چهاردهم بهمن 1321 شمسی در تهران چشم بر جهان گشود. در دوازده سالگی، خانواده او را به انگلستان فرستادند و پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، در سال 1342 شمسی به کالج ترینیتی در دوبلین راه یافت و در آنجا نخست در رشته کارشناسی ادبیات انگلیسی و پس از آن به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت و مدرک دکتری خود را دریافت کرد. موضوع پایان نامه پزشکی ایشان «عصب دهی بافت چربی قهوه¬ای در خرگوش¬های نوزاد» بود.
88
91
دکتر محمد حسین
عزیزی
mhazizi.ent@gmail.com
No