عنوان شماره: بهار ۹۸ عنوان به فارسی: بررسی مقایسهای تأثیر دیکلوفناک و ترامادول وریدی بر کاهش درد پس از عمل و عوارض جانبی در بیماران تحت کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک
فایل PDF این مقاله: از صفحه: 52 تا صفحه: 59
خلاصه به فارسی: زمینه و هدف: مدیریت لاپاراسکوپیک بیماریها امروزه در جوامع جهانی پذیرفتهشده است و میتوان از آن بهعنوان یکی از رایجترین شیوههای جراحی شکمی و درمان استاندارد سنگ کیسه صفرا و التهاب کیسه صفرا نیز نام برد. با این حال دردِ پس از عمل که یکی از شایعترین علل تأخیر ترخیص بعد جراحی است؛ تجربهای پیچیده، چند عاملی و یک حس ناخوشایند و تجربه احساسی میباشد که همچنان یکی از جدیترین معضلات برای پزشکان و بیمار تحت جراحی است و باید آنرا به کمک تزریق داروی مناسب و در عین حال با کمترین عوارض جانبیِ تحمیلی بر بیمار مدیریت نمود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مقایسهای تأثیر دیکلوفناک و ترامادول بر کاهش میزان درد پس از عمل و عوارض جانبی در بیماران تحت کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی دوسویه کور میباشد. در این پژوهش تعداد 61 بیمار کاندید کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک به صورت تصادفی و بر اساس جدول اعداد تصادفی به دو گروه 31 نفره و 30 نفره تقسیم شدند. گروه اول، mg/kg75 دیکلوفناک (31N=) و گروه دوم، mg/kg 100 ترامادول (30N=) هر 6 ساعت به صورت وریدی دریافت کردند. برای ارزیابی میزان درد پس از جراحی از سیستم VAS در ساعتهای 6، 12، 18 و 24 استفاده شد و میزان درد آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. در صورت بروز درد در بیماران برای آنها مپریدین تزریق صورت گرفت و در انتها میزان دوز مصرفی مپریدین علاوه بر موارد اصلی مورد مطالعه پژوهش، اندازهگیری و ثبت شد. دادهها پس از جمعآوری، کدگذاری شده و وارد نرمافزار SPSS نسخه 18 شدند. سپس با استفاده از روشهای آمار تحلیلی شامل آزمون تی و مربع کای دادهها آنالیز شدند. سطح معناداری کمتر از 05/0 قرار داده شد.
یافتهها: 24 ساعت پس از کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک؛ میانگین شیوع تهوع در گروه دریافتکننده دیکلوفناک به طور معناداری کمتر از گروه دریافتکننده ترامادول بود (013/0P=). میانگین شیوع استفراغ در گروه دریافتکننده دیکلوفناک به طور معناداری کمتر از گروه دریافتکننده ترامادول بود (011/0P=). میانگین شیوع گاستریت در گروه دریافتکننده ترامادول به طور معناداری کمتر از گروه دریافتکننده دیکلوفناک بود (006/0P=). میانگین شدت درد در گروه دریافتکننده ترامادول به طور معناداری کمتر از گروه دریافتکننده دیکلوفناک بود (010/0P=). هیچ اختلاف آماری معنادار دیگری میان دو گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: درد پساز کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک، همواره دردی رایج است که با تزریق داروی مناسب که کمترین عوارض جانبی را بر بیمار تحمیل میکند، میتوان به ایشان در مدیریت این درد کمکرسانی کرد. استاندارد طلایی در کنترل درد بعد از عمل، استفاده از داروهای مخدر میباشد ولی به علت عوارضی جانبی محدود میگردد. لذا طبق نتیجهگیری پژوهش حاضر، استفاده از ترامادول وریدی گزینهای کارآمدتر از استفاده از دیکلوفناک برای کاهش درد میباشد و دورهای راحتتر برای پساز عمل بیماران به ارمغان خواهدآورد؛ ولی باید به این نکته نیز توجه داشت که ترامادول از نرخ بالاتر شیوع عوارض جانبی به نسبت دیکلوفناک برخوردار است که تزریق این دارو را باتوجه به شرایط بیمار، نیازمند اعلامنظر پزشک معالج میکند.
کلمات کلیدی به فارسی: کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک، دیکلوفناک، ترامادول، مدیریت درد